فرهنگ؛ دستمایه هنرِ “جهانِ جهانی شده“
مرورآثار شهزیا سکندر
مقدمه
تاریخ تمدن بشری به هزاره سوم و مرحله نهایی تجدد رسیده است. جهانی شدن به واسطه مولفههای ویژه خود شرایط و مناسبات جدیدی را در جهان مستولی نموده که مهمترین آن؛ تغییر ابزار قدرت از سیاست و اقتصاد به فرهنگ است. جهانی شدن جایگاهی ویژ به فرهنگ بخشیده زیرا مهم ترین نکته آن، نسبی شدن فرهنگ به دلیل فرآیند فشرده شدن زمان و فضاهای سنتی است. درک واقعیت قدرت سهمگین فرآیند جهانیشدن فرهنگ بسیار ضروری است زیرا هیچ جامعهای حتی در گوشة دور افتاده جهان از تاثیرات عمیق آن در امان نخواهد ماند. برخی در مخالفت با جهانی شدن موضع میگیرند و نگران فرهنگهای ملی، قومی و دینی خود هستند. اما در واقع، چندگانگی فرهنگی، تنوع و تکثر فرهنگی و فکری، دموکراسی، روابط بینافرهنگی و موقعیت شهروند جهانی؛ فرصتی مثبت پیش روی غنا و حیات بشر مینهد. کنکاش در جایگاه ویژة گونههای هنر امروز به عنوان مهمترین محصول فرهنگ، جز با بررسی دقیق زمینهها و اصول جهانِ جهانیشده کنونی ثاقب نخواهد بود. ذکر این نکته ضروریست که «مهمترین تحول قرن بیستم گسترش حمایت دولتی از هنرها بوده، چیزی که… آن را ملی کردن فرهنگ مینامند» (ولف،1367: 59)
اکنون بقا، تولید و اقتصاد هنر جز با مطالعة اعمال و نهادهای تولید فرهنگ میسر نخواهد بود. مواضع جدید و کاملا متضادی با مدرنیسم در هنر اتخاذ گشته تا به نیازهای جهانی پاسخهای متناسبی داده شود. تنها متاعی که در فضای نقدهای تخصصی و بازارهای هنر امروز خریداری جهانی دارد؛ هنری است که توسط شهروند- هنرمند جهان وطنی خلق گشته و بتواند ذائقه همهگیر شدة جستجوی بنیادها و نیز چندگانگی فرهنگی را ارضا کند.
متناسب با عنوان تحقیق در ابتدا عناصر مهم موقعیت فرهنگ تعریف شده پس از تبین شرایط جهانیشدن و تبعات آن در فرهنگ و هنر، به شهروند- هنرمند جهانوطنی پرداخته خواهد شد. در میان مباحث نیز نمونههایی از آثار هنری خانم مینا فشنگچی هنرمند ایرانی و خانم شهزیا سکندر هنرمند شهیر پاکستانی- آمریکایی به عنوان دغدغههای جستجوگرانة هنر معاصر در باب هویت، سنت، روابط بین فرهنگی و جنسیت اشاره میشود.
